بنده در دوران كودكی علاقه ای به خلبان شدن نداشتم!اما از بد روزگار در دوران دانشجویی كمی تا قسمتی چتر باز از آّب در امدم وبعد از ترم اول كمتر درسی بود كه با تقلب یا به امید تقلب سر جلسه امتحان نرفته باشم!پس اگر قرار به انتخاب خاطره از تقلب باشد انتخاب یكی از بین اون همه خاطره باید كار سختی باشه!
مثلا میشه از امتحان پایان ترم استاتیك شروع كنم كه تقلب رو به صورت كاملا حرفه ای در دستشویی جاسازی كرده بودم واز بد شانسی درست همون روز آب قطع شد وامیدمون ازتقلب قطع شد وافتادم!
یا میشه ازامتحان فیزیك 2بگم كه امتحان تستی بودومن ودوتا از دوستام از رو دست یكی از دخترای كلاس نوشتیم اما بعدش فهمیدیم كه چه فایده كه ترتیب سوالات یكی نبوده وجمع نمرات سه نفرمون به نمره قبولی نمیرسه واز همه بدتر اینكه اون دختره از همه كمتر گرفته!
یا از یه استاد دیگه كه از لحاظ سنی چیزی از عمو جغدشاخدار كم نداشت حتی وقتی تقلبمون رو گرفت هم از رو نرفتیم واونم با اون صدایی كه انگار از ته چاه میومد بهمون گفت:حالا درسته........ ما....... چیزی نمیگیم........... ولی خب شمام رعایت ...............كنید!
یا اشاره كنم به امتحان میان ترم درس مقاومت مصالح كه جزوه رو با دوستم نصف كردیم وهركسی نصف خودشو تو یه كاغذ مچاله نوشتیم وبه هم دیگه دادیم تا بهترین افتخار دوران دانشجوییم(البته تا امروز) كسب بشه ونمره دوم كلاس رو كسب كنم!گرچه وقتی تو پایان ترم با نمره 12از دستش خلاص شدم استاد بهم گفت:با اون میان ترم درخشان ازت انتظار زیادی داشتم!
اما جای داره یاد كنم از استاد(ن)كه حسرت تقلب تو كلاسش تو دلم موند! كسی كه صاحب كرامات متعدد بود مثلا علاوه بر اون كنترل های معمول ماشین حساب های همه بچه هارو یكی یكی چك میكرد تا كاری جز چهار عمل اصلی ازشون بر نیاد!وبرا امتحان كلاس بزرگی رو انتخاب میكرد وكروكی كلاس رو میكشید واز بچه ها میخواست كه شماره دانشجویی خودشون روبنویسن ومدعی بود كه تو خونه تمام ورقه های همسایه رو با هم تطبیق میده تا در حق كسی اجحاف نشه! یه بار هم با افتخار اعتراف كرد اسم تموم كسایی رو كه برا دستشویی میرن بیرون رو مینویسه تا مو رو از ماست بكشه بیرون!
حالا بگذریم از اینكه یه باربه یكی از بچه ها كه راه حلش تقریبا با جزوه یكی بود صفر داد وازش خواست كه اگه اعتراضی داره به (آموزش دانشكده) منعكس كنه!
نظرات شما عزیزان: