دوست عزیز موردی نداره ، سریع صفحه رو ببند و در موردش فکر نکن !
هر کسی امکان داره یه وقتی به واقعیت های زندگی برسه !!!
سخت نگیر...
خوردنی باشد: مثل عسل
ساعات مختلف روز: مثل پگاه، سپیده، سحر
اسم جک و جونور باشد!
اعم از پرنده: مثل پرستو، درنا…
حشره: مثل پروانه
چهارپا: مثل غزال
اسم علف باشد: مثل ریحانه، پونه و…
اسم مکان باشد: مثل صحرا، دریا، خاور، ایران
خیس باشد: مثل شبنم، دریا، ساحل، باران.
و کلا هر اسمی تو این مایه ها باشد اسم دختر و در غیر این صورت اسم پسر می باانواع اسم دختران در ایران !
برای مشاهده تصویر بزرگتر ، روی عکس زیر کلیک کنید .
کورش جان "دانشجوی باهوش جواب دهنده این امتحان" تو واقعاً حیفی !
استعدادات دارن هدر میدرن !
حیف نیست وقتت رو توی دانشگاه به بطالت میگذرونی ؟!
تو رو باید برای ادامه تحصیل بورسیه کنن دانشگاه سوربون فرانسه
اصلاً بیا پیش خودمون دانشگاه 4جوک ، رشته استعداد های درخشان !!!
اسفند هم یادت نره دود کنی ! D:
شباهت بلال و خیار چیست؟
هیچكدامشان در «تایتانیك» بازی نكردند
چرا روی آدرس اینترنت به جای یك دبیلیو، سه تا دبیلیو میگذارند؟
چون كار از محكمكاری عیب نمیكنه
برای قطع جریان برق چه باید كرد؟
باید قبض آن را پرداخت نكرد
آخرین دندانی كه در دهان دیده میشود چه نام دارد؟
دندان مصنوعی
چطور میشود چهارنفر زیر یك چتر بهایستند و خیس نشوند؟
وقتی هوا آفتابی باشد این كار را انجام دهند
چرا لكلك موقع خواب یك پایش را بالا میگیرد؟
چون اگر هر دو را بالا بگیرد، میافتد
چرا دو دوتا میشود پنج تا؟
چون علم پیشرفت كرده
اختراعی که برای جبران اشتباهات بشر درست شده چیست؟
طلاق
چه طوری زیر دریایی رو غرق میکنن؟
یه غواص میره در میزنه
خط وسط قرص برای چیه؟
برای اینكه اگه با آب نرفت پایین با پیچگوشتی بره
اگه یه نقطه آبی روی دیوار دیدید كه حركت میكند چیست؟
مورچهای است كه شلوار لی پوشیده
ما حیوانات را خیلی دوست داریم، بابایمان هم همینطور. ما هر روز در مورد حیوانات حرف میزنیم، بابایمان هم همینطور.
بابایمان همیشه وقتی با ما حرف می زند از حیوانات هم یاد میکند، مثلا امروز بابایمان دوبار به ما گفت؛ توله سگ مگه تو مشق نداری که نشستی پای تلوزیون؟و هر وقت ما پول می خواهیم می گوید؛ کره خر مگه من نشستم سر گنج؟
چند روز پیشا وقتی ما با مامانمان و بابایمان می رفتیم خونه عمه زهرا اینا یک تاکسی داشت می زد به پیکان بابایمان. بابایمان هم که آن روی سگش آمده بود بالا به آقاهه گفت؛ مگه کوری گوساله؟ آقاهه هم گفت؛ کور باباته یابو، پیاده می شم همچین می زنمت که به خر بگی* زن دایی .
بابایمان هم گفت: برو بینیم بابا جوجه و عین قرقی پرید پایین ولی آقاهه از بابایمان خیلی گنده تر بود و بابایمان را مثل سگ کتک زد.
بعدش مامانمان به بابایمان گفت؛ مگه کرم داری آخه؟ خرس گنده مجبوری عین خروس جنگی بپری به مردم؟
یک دانشجوی عاشق سینه چاک دختر همکلاسیش بود.
بالاخره یک روزی به خودش جرات داد و به دختر راز دلش رو گفت و از دختره خواستگاری کرد.
.
.
.
اما دختر خانوم داستان ما عصبانی شد و درخواست پسر رو رد کرد.
بعدم پسر رو تهدید کرد که اگر دوباره براش مزاحمت ایجاد کنه، به حراست میگه...
روزها از پی هم گذشت و دختره واسه امتحان از پسر داستان ما یک جزوه قرض گرفت و داخلش نوشت : ” من هم تو رو دوست دارم، من رو ببخش اگر اون روز رنجوندمت “
اگر منو بخشیدی بیا و باهام صحبت کن و دیگه ترکم نکن.
.
.
ولی پسر دانشجو هیچوقت دیگه باهاش حرف نزد.
.
.
چهار سال آزگار گذشت و هر دو فارغ التحصیل شدند. اما پسر دیگه طرف دختره نرفت.!!
.
.
نتیجه اخلاقی این ماجرا
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
پسرهای دانشجو هیچوقت لای کتاب ها و جزوه هاشون رو باز نمیکنند.
بر بلندای تمامی تفکرات مثبتگرای خویش،
محکم بایست
و با چشمانی سرشار از کنجکاوی و محبت به دریا نگاه کن،
هر آنچه که در خود میجویی را
در گسترهی پرتلاطم دریا خواهی یافت.
و
آنگاه
مشکلاتت را به دریا بسپار
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
شرمنده تمام خانم ها هم هستیم !! در نوبت بعد آقایان را به آب خواهیم سپرد !